خبرگزارى دبیرستان علوم پزشکى کرمانشاه

اللهم عجل لولیک الفرج
خبرگزارى دبیرستان علوم پزشکى کرمانشاه

کبوتر تشنه بود و آب میخورد

دل من بین سینه تاب میخورد

صدایش کردم و گفتم کبوتر خوش به حالت

چه جایی میزنی پر خوش به حالت

دلم میخواست آقا اینجا به من هم لانه میداد

خودش با دست های مهربانش به من هم دانه میداد

«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)»

آخرین نظرات
  • ۱۵ مهر ۹۴، ۱۴:۵۳ - ناشناس
    09129334627

هفته دفاع مقدس گرامی باد..

سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۲ ب.ظ

اول پاییز بود ودر کلاس 

دفتر خود را معلم باز کرد

بعد با نام خدای مهربان 

درس اول آب را آغاز کرد 

گفت بابا آب داد و بچه ها

یک صدا گفتند بابا آب داد 

دخترک اما لبانش بسته ماند 

گریه کرد و صورتش را تاب داد 

او ندیده بود بابا را ولی 

عکس او را دیده در قابی سپید 

یادش آمد مادرش یک روز گفت 

دخترم بابای پاکت شد شهید 

مدتی در فکر بابا غرق بود 

تا که دستی اشک او را پاک کرد 

بچه ها خاموش ماندند  و کلاس 

آشنا شد با سکوتی تلخ و سرد 

دختری در گوشه ای آهسته باز 

گفت بابا آب داد و داد نان 

شد معلم گونه هایش خیس و گفت 

بچه ها بابای  سارا داد جان 

بعد روی تخته ی سبز کلاس 

عکس چندین لاله ی زیبا کشید 

گفت درس اول ما بچه ها 

درس ایثار و وفا درس شهید 

مشق شب را هر که با بابای خود

باز بابا آب داد و نان نوشت 

دخترک اما میان دفترش 

ریخت اشک و "داد بابا ، جان " نوشت.

***

(هفته دفاع مقدس گرامی باد !)



  • آسوده-فرمانده واحدمقاومت پیشگام علوم پزشکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی